به گزارش خلخالیم، سکوت شهر هشجین با صدای پای مادران و پدران شهدا و عاشقان شهدا شکسته شد، کوچه و خیابانهای شهر، لحظه به لحظه شلوغتر میشد، مقصد همه یکی بود، دیدار با شهیدی که سالها پیکرش به دور از وطن از هشت سال دفاع مقدس به یادگار مانده بود.
امروز هشجین وعده گاه مردم بود، امروز قرار بود شهيدی بعد از 40 سال به آغوش خانوادهاش بازگردد؛ شهيدی كه هنگام شهادت 16 سال داشت و در اوج نوجوانی برای دفاع از خاك وطنش جان خود را فدا كرد.
شهید نصرتاله منصورپور که در 16 سالگی در جزیره مجنون به شهادت رسیده و پیکرش مفقود گشته بود؛ امروز پیکر پاکش از ميان خيابانی گذشت كه مزين به عكس شهيدان بود و بسیجیان و پاسدارانی که در اطراف خيابان به احترامش خبردار ايستادند؛ با نزديك شدن پيكر شهيد به جمعيت، صدای گريهها كم كم شنيده می شد.
مداحان با سوز و آه و ناله از زبان پدر شهید نوحه سر میدادند و مردم نیز پیکر شهید را همراهی میکردند، امروز مردم ولایتمدار هشجین در میزبانی از این مهمان آسمانی سنگ تمام گذاشتند.
در ميان جمعيت، نالهها و گريههای خانواده شهيد منصورپور دلها را به درد می آورد، نالههای خانواده اين شهيد كه با اشك و دعا برادرشان را بدرقه می كردند« خدا به همرات برادرم»
چشم خانوادهات روشن ای شهید! یک پلاک و چند تکه استخوان سهم چشم انتظاری خانوادهای است که سالها برای این روز صبوری کردند، سهم پدر و مادری که نبودند تا ببینند فرزند شهیدش شناسایی شد و بغض و اشک و حسرت همچنان سهم مادران شهدای گمنام.
خبرنگار: سیماجلیلی
عکاسان: محمدعلی کریمی، احمد زعفری
لینک کوتاه: khalkhalim.com/e206e