به گزارش خلخالیم، متن نامه به شرح ذیل به اطلاع مخاطبان گرامی می رسد:
بسمه تعالی
حضور محترم حضرت آیت الله، آقای دکتر سید حسن عاملی، زیّده توفیقاته
با سلام و تحیات
احتراما اینجانب اروجعلی محمدی که بخشی از عمر وجوانیام را در سمت های فرمانداری اردبیل و خلخال و مدیرکل برنامه ریزی و دو دوره رئیس هیات مدیره و مدیر عامل شرکت کشت و صنعت مغان در استان اردبیل خدمت کرده ام و با مسائل و مشکلات استان به قدر وسع و تجربه ام آشنایی دارم، این نامه را با هدف خیر عمومی و اصلاح برخی از کژکاریهای موجود، جهت جلب توجه و بذل عنایت جنابعالی در چند بخش بصورت سر گشاده تقدیم می دارم.
قبل از آغازسخن وظیفه میدانم از سخنرانی جنابعالی در مسجد جمعه خلخال و اعلام صریح این موضع که کمبود آب شرب شهر اردبیل باید از دریای خزر تامین شود، تشکر و قدردانی نمایم.
ولی بسیارحیرتآور است که در همین حال و بر خلاف نظر صریح جنابعالی، مقامات ذیربط استان با آگهی مناقصه ای که در روزنامه ها انتشار داده اند، قویا پیگیر اجرایی کردن انتخاب پیمانکار لوله گذاری پروژه ای هستند که آقای مهندس علی حیدری، مدیر عامل سازمان آب استان، مبداء این انتقال آب را رودخانه سفیدرود مینامد.
درشرایطی که سفیدرود نام رودخانه ای دراستان گیلان است ولی رئیس ایشان، آقای مهندس محرابیان وزیر نیرو، در پاسخ سوال کتبی آقای دکتر نظری، نماینده شهرستانهای خلخال وکوثر، که در مخالفت با انتقال آب سدّ کوثر از آقای وزیر نیرو سوال کرده بود، اظهار نموده: با انتقال آب سد کوثر به اردبیل مخالف است، ولی در این رابطه از سوی مقامات استان تحت فشار است. فشاری که مردم شهرستان کوثر و نخبگان محلی مدتهاست آن را بر گرده ی خود احساس می کنند و با نوشتن عرض حال و طومارهای کتبی و تشکیل کمپینهای مجازی با این ظلم آشکار مخالفت کرده اند.
مردم معترض براین باورند که طراحان پشت صحنه به دنبال آن هستند که آب سدّ کوثر را وارد همین لوله هایی بکنند که برخلاف عرف و علم آبرسانی به جای شروع از مبدا و منشاء آب، قرار است به فوریت از طرف شهر اردبیل شروع شود. اگر در این طراحی "راه بنداز و جا بنداز" برای آقایان مهم نیست که در آینده از این طریق آبی برای رفع کمبود آب شرب مرکز استان تامین می شود و یا نمیشود و بیت المال مملکت هدر میرود یا نمیرود؛ ولی برای کارشناسان و نخبگان و دلسوزان جامعه که تامین کمبود آب شرب مرکز استان را در گرو منبع آبی پایدار و مطمئن و باکیفیت میدانند، این پروژه "راه بنداز وجابنداز" بسیار مشکوک و برخلاف عقل و علم و منطق حکمرانی تلقی می شود. همچنین عبور از نظر و دیدگاه جنابعالی، برای مردمی که مدتهاست با نامه و طومار و کمپین های مجازی با انتقال آب سدّ کوثر مخالفت کرده اند، قویا اعتماد سوز و بهت آور است.
شاید ادراک مفاهیم ریشه ای چون اعتماد سازی و اعتماد سوزی برای برخی از اصحاب نورسیده قدرت، مبهم و کماهمیت باشد، ولی جنابعالی از اهمیت راهبردی سرمایه اجتماعی و حفظ اعتماد عمومی در قوام جامعه به خوبی مستحضرید، لذا انتظار و درخواست عمومی براین است که حضرتعالی میتوانید با توجه به نگرانی کارشناسان، مطالبهگر کار کارشناسی برای تامین آب پایدار شهر اردبیل باشید و نگذارید تامین آب مردم با خروج از ریل کارشناسانه در تله خودکامگی آچمز شود.
حضرت آیت الله!
تامین آب شرب باکیفیت و پایدار برای شهر اردبیل و تمامی مراکز جمعیتی کشور یک ضرورت و اصل اساسی است، ولی به تجربه ثابت شده است که اگر این اصل و مطالبه عمومی به جای تاکید بر کار کارشناسی و فنی، به دکان دونبش انتخاباتی و ابزار غیراخلاقی کسب رای از سوی برخی از کاندیداهای مجلس تبدیل شود، آثار زیانبار و خسارت پردامنهای برای مردم و توسعه مرکز استان در پی خواهد داشت.
اینکه حضرات به خاطر ترس از دست دادن رای خود آدرس غلط میدهند و مدام محل تامین آب شرب شهر اردبیل را بین سد عمارت، ارس، قزل اوزن، سد کوثر، سد شهریار و دریای خزر پاس کاری میکنند و بیان حقیقت را به ضرر آرای خود تلقی می کنند، عملی ریاکارانه و توهین آشکار به اقدامات کارشناسی است، چرا که منبع آب قابل انتقال بایستی کیفیت آب شرب مناسب هم داشته باشد و هم کمیت لازم برای مبدا آب و مقصد آن و همچنین بایستی نزدیک ترین منبع به مقصد باشد و هم کمهزینه ترین. و در مولفه کم هزینه ترین بایستی حتما هزینه کمتر اجتماعی و اقتصادی و زیست محیطی و سیاسی مبدا انتقال آب را هم شامل شود و در واقع باید همه مزایا و معایب انتقال آب شرب به شهر اردبیل به طور مستقل و فنی و کارشناسی مطالعه و بررسی شود و گزینه مناسب انتخاب گردد؛ لذا اگر هر کس از پشت هر تریبونی اعلام کند باید از فلان جا آب به اردبیل منتقل شود نه اخلاقی است و نه فنی و نه کارشناسانه. مگر کار فنی و کارشناسی مهمی مانند تامین کمبود آب شرب مرکز استان آن هم در این شرایط سخت را میشود به دلخواه فلان کاندیدا مدام از این منبع به آن منبع تغییر داد و با آن بازی کرد تا در موسم انتخابات، آرایی نشکند یا آرایی با آن کسب کرد؟!
البته ناگفته پیداست که اگر با کار سیاسی بدون پشتوانه فنی و علمی میشد انتقال آب به اردبیل را انجام داد، حتما در این ۲۰ سال گذشته که مدام شعار آن را داده اند، انجام میشد.
حضرت امیر علیه السلام شجاعت را آخرين مرتبه ایمان بر میشمارد. مدیران و کارشناسان شجاع در اظهار نظر خویش فقط باید خیر عمومی و صلاح جامعه و منافع ملی را در نظر بگیرند و سخن بگویند، نه اینکه واقعیت را به پای منفعت شخصی و کسب رای در بازار مکاره سیاست قربانی کنند.
آب شرب اردبیل در قبل و بعد از انقلاب از چاه تامین میشد. در زمان فرمانداری اینجانب در حوالی شهر آراللو و روستای پیراقوم چاههای جدیدی حفر گردید و کفاف نکرد. بعدا در اطراف شهر آبی بیگلو چاههای بیشتری حفر شد که اکنون بخشی از شرب شهر اردبیل و روستاهای مسیر از آن تامین میشود. بعدها چاههای شرب دشت زرهناس هم به کمک چاههای قبلی آمد و باز هم کفاف نکرد، سدّ یامچی احداث شد و بخش دیگری از آب شرب اردبیل را تامین کرد و باز هم جوابگوی نیاز شهر نشد چون آب چاهها سال به سال کاهش پیدا می کند و با ازدیاد مهاجرت به شهر اردبیل، جمعیت شهر هم به سرعت درحال افزایش است. لذا به تجربهی زیسته باید راهکار کاملا پایدار و کم عارضهای برای آینده آب شرب شهر اردبیل پی گرفته شود و این کاملا میسر و ممکن است و نباید اجازه داد عده ای با محافظه کاری و ترجیح منافع شخصی و با تزویر و لفّاظی و پروپاگاندا این امید را به یاس تبدیل کنند و منافع شهروندان ساکن اردبیل را زیر پا بگذارند. نتیجه اول چنین کاری اعتماد سوزی در جامعه است، جامعه ای که در عصر دسترسی آزادانه به اطلاعات زندگی می کند و از زیر و بم قضایا باخبر است.
برای تامین آب شرب اردبیل از گذشته منابع آبی مختلفی مورد مطالعه فنی و کارشناسی قرار گرفته است ولی 4 سال قبل وقتی گزینه انتقال آب از سدّ شهریار و قزل اوزن به دلایل داشتن املاح و فلزات سنگین و شوری شدید آب از سوی شرکت آب و فاضلاب کشور برای انتقال به شهر اردبیل، غیر قابل شرب و نامطلوب اعلام شد و گزینه قزل اوزن رسما با ابلاغیه های فنّي مردود گردید و به سازمان آب منطقه ای استان اعلام شد که منابع با کیفیت دیگری را بررسی و مطالعه کنند. با مطالعه و بررسی اولیه دریای خزر و مطالعه فنی و کارشناسی گسترده و عمیق سدّ عمارت، کارشناسان فنی به این نتیجه رسیدند که تنها گزینه انتقال آب با کیفیت و کمیت مناسب به شهر اردبیل از درون سرزمین، سدّ عمارت است و گزینه با فاصله کمتر از آن و بدون مشکل کمبود آب در منبع انتقال، دریای خزر میباشد. سد عمارت با گنجایش 180میلیون متر مکعب آب و عدم بارگذاری قطعی در پایاب آن، آب با کیفیت بسیار مطلوب دارد و با امکان انتقال آب به اردبیل راهکارکاملا پایدار و مناسبی برای تأمین آب مشروب اردبیل میباشد و دریای خزر با هزینه یک سوم انتقال آب از سدّ عمارت ولی با لزوم نصب تاسیسات آب شیرین کن دومین راهکار مناسب است.
اکنون آقايان با خود فراموشی و اهداف کوته نگرانه و منافع باندی و سیاسی، به زیر میز زدهاند و اقدامات کارشناسی گذشته را زیر پا گذاشته اند و دوباره رفته اند و چسبیده اند به گزینه انتقال آب از قزل اوزن که سه سال قبل طی نامههای کتبی بهره گرفتن از آب رودخانه قزل اوزن برای تامین آب شرب شهر اردبیل ازسوی شرکت آب و فاضلاب کشور به دلیل کیفیت نامطلوب آب آن مردود اعلام شده است. که این سوابق در استان و شرکت آب و فاضلاب کشور موجود است.
اینجانب به عنوان یک مدیر باسابقه و یک کارشناس باتجربه استانی، دانستن را حق مردم میدانم و حاضرم در این مورد با مدیران آب استان و سیاست بازانی که با اشاره به قزل اوزن و سدّ شهریار به مردم آدرس غلط میدهند، درصدا و سیمای اردبیل مناظره کنم تا از زوایای دیگر این کار غیر فنّی و غیر کارشناسی و تفرقه برانگیز و نا پایدار برای توسعه مرکز استان پرده بردارم. البته مسئولیت اخلاقی ایجاب میکند که اقایان از خاک الوده به نیترات دشت اردبیل که از فاکتورهای اصلی سرطان درجامعه ماست هم سخن بگویند و بدون ترس از مافیای چییس سیب زمینی از قراردادن کشت چغندر قند در تناوب زراعی دشت اردبیل برای نیترات زدایی از خاک دشت اردبیل را هم از اولویت های خویش بشمارند که برای مبارزه با افزایش سرطان پیش رونده موجود درجامعه گامی حیاتی و یک واجب عینی تلقی میشود و برای تغذیه چاههای زیر زمینی و چشمهها لزوم توسعه آبخیزداری گسترده را از مهمترین اولویتهای خویش بدانند و دهها موارد دیگر که زیربنای زندگی و حیات و رفاه است که شاید درنظر برخی رای آور تلقی نمیشود ولی درد مردم است.
اقای دکتر عاملی ارجمند!
اگر اینجانب با استنتاج مطالعات گسترده کارشناسی گذشته سازمان آب استان اردبیل، که راه کار حل مشکل تامین کمبود آب شرب اردبیل را درانتقال آب پایدار و با کیفیت سدّعمارت به اردبیل را ارائه کرده است تاکید می کنم ولی مخالفتم با انتقال آب سدّ کوثر به اردبیل دفاع از حق محرومان و مستضعفانی است که 30 سال پیش با صدق و صفا و اخلاص به نام دولت و به نام نظام جمهوری اسلامی به آنان وعده دادهام که احداث سدّ کوثر و رساندن آب آن به دشت سنجبد در زندگی و معیشت آنان تحولی بزرگ ایجاد خواهد کرد و امروز این حق بدیهی، شرعی و قانونی اهالی بیست و پنج روستای پایاب سدّ کوثر است که مطالبه گر حقّی باشند که در سی سال قبل برای و به نام آنان بارگذاری شده است. آنان به درستی طی طومار کتبی که رونوشت آن به پیوست تقدیم میشود با استناد به مبانی قرآنی و فقهی و قانونی صراحتا از مقامات کشور و استان خواستار شده اند که با تحقق وعده های صریح حاکمان گذشته جمهوری اسلامی از حق خویش برخوردار شوند.
اینجانب به عنوان یکی از مقامات قبلی، اکنون که در این سن و سال انتظار داشتم امروز شاهد شکفتگی و تولید انبوه باغات و مزارع و گلخانههای این دشت میبودم و خستگی دویدنهای شبانه روزیام را از تن به در میکردم، ولی امروز با مشاهده استیصال و ناراحتی و دل آزردگی و رنج این اهالی که در تنگنای سختی و تلخی معیشت گرفتار آمده اند به شدت غمگین و افسرده میشوم و پژواک تلخ نکته دانیها و نکته رانیهای آنان چون رعدی در گوشم می غرّد و چون پتکی برسرم فرود میآید و این آیه قرانکریم را به ذهنم متبادر می کند که می فرماید:
"يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ
ای کسانی که ایمان آورده اید، به پیمانها وفا کنید"(مائده/۱)...»
آیه ای که فقهای شیعه برای لازم الاجرا بودن تمام پیمانها و معاهدهها در سرتاسر فقه شیعه به آن استناد كردهاند.
لذا برای مزید استحضار، روایت سدّ کوثر را با تمسّک به عمق عشق و روحیه آن روزهای شیرین به جنابعالی عریضه میدارم.
اگر در اردبیل به اصرار، مسئولیت فرمانداری اردبیل بر دوشم گذاشته شد، ولی با پایان جنگ، فرمانداری خلخال را با اشتیاق خودم قبول کردم. استاندار فقید، زنده یاد آقای دکتر پرهیزگار، به من گفتند: شما اینجا مسئولیت و سمت مناسبی دارید برای چه به خلخال میروید؟
عرض کردم: راستش را بگویم؟
گفتند: بگو
عرض کردم: من به همراه دیگران درتظاهراتهای خیابانی دوران انقلاب بارها شعار آزادی و عدالت و آبادی و برادری دادهام، اکنون جنگ تمام شده است و دولت قطعا به دنبال رفع محرومیتها و اهداف توسعهای انقلاب و عمران و آبادانی کشور میرود و اکنون من آدم نسبتا صاحب تجربهای هستم و سازمان مدیریتی استان را میشناسم و با مدیران استان آشنایی و رفاقت دارم، میخواهم به زادگاهم بروم و تا جایی که ازدستم میآید باکمک دولت اندکی کام مردم زادگاهم را شیرین کنم و درمسیر آن شعارهای کف خیابانیام بکوشم.
آن فقید وقتی صداقت کلام و لحن سخن مرا دید، با تاییدی تحسین آمیز گفت: اگراین جور است من مخالفتی ندارم
و درحقم دعای خیر کرد و قول داد که به من کمک کند. و سدّکوثر وفای به عهد ایشان بود که با عشق وصف ناپذیری برای تولد آن همّت گذاشته شد.
ما براین باور بودیم که اگر آب رودخانه خلخال را به دشت سنجبد برسانیم، به کمک این آب و بهره برداری از هوای گرمسیری دشت سنجبد میتوانیم با تقویت تولید کشاورزی و صنایع تبدیلی ضمن کمک به امنیت غدایی ملی، اقتصاد منطقه را متحول کنیم و خوشبختانه در جلسه مشترک شورای برنامه ریزی استان آذربایجان شرقی و شهرستان خلخال در پایان گزارش اینجانب، شادروان آقای مهندس پرهیزگار، استاندار فقید، به مدیر عامل سازمان آب استان و رئیس سازمان برنامه و بودجه استان آذربایجان شرقی دستور داد با تامین اعتبار لازم مطالعات این سد را شروع کنند و کار اغاز شد.
برای کسب تخصیص آب پشت سد، بنده و مرحوم آقای سید مطهر کاظمی، نماینده اسبق خلخال، با آقای مهندس بیژن نامدار زنگنه، وزیر نیرو در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی، ملاقات کردیم
و آقای وزیر باتخصیص 85 میلیون متر مکعب آب برای سدّ کوثر موافقت کردند و مطالعات سدّ کوثر با 85 میلیون متر مکعب آب پشت سد با 12000 هکتار اراضی پایاب در 25 روستا توسط مشاورین مهاب قدس درسال 73 به پایان رسید و از تصویب وزارت نیرو گذشت و درلیست پروژههای اساسی دولت قرار گرفت. ولی اوضاع بودجه ای دولت خوب نبود و نهایتا با مساعی دولت و مجلس این پروژه از ردیف اعتبار ملّی برخوردار گردید و درسال 83 کلنگ آن بر زمین زده شد ولی علیرغم درآمد افسانه ای نفت در دولت احمدی نژاد به این پروژه اعتبار مناسبی تخصیص نیافت و برخلاف عرف پروژههای سد سازی همزمان با بدنه سد در پایاب آن هیچ اقدامی به عمل نیامد. چرا؟ الله اعلم. و درسال 95 آبگیری و رسما افتتاح گردید، ولی بدون دلیل موجهی حجم آب پشت سد به یکباره به 49 میلیون متر مکعب کاهش داده شد و سطح اراضی پایاب از 12000 هکتار مساحت اولیه به 8000 کاهش یافت و سپس به 3000 هکتار تنزل پیدا کرد.
آقای مهندس حیدری مدیر عامل آب استان همین اخیرا در یک اقدام مشکوک درگام اول، مشاور مهاب قدس را که بهترین مشاور ایرانی احداث سدهای بزرگ و شبکههای آن در کشور است و در طول 30 سال گذشته مشاور طراحی و اجرای سدّ کوثر و پایاب آن بوده است، برکنار کرده است و در گام بعدی باز هم اقای حیدری اخیرا از وزارت نیرو درخواست کرده است که سطح اراضی پایاب سدّ کوثر به کمتر از هزار و پانصد هکتار کاهش داده شود. وقتی به دستور مدیرعامل آب استان علیرغم برنامه ریزی و مصوبات مستند دولتی و وعدههای نظام در سی سال گذشته، اراضی پایاب سدّکوثر روز به روز کوچک و کوچکتر میشود، معلوم است که برای انتقال آب سدّکوثر برنامه خاصی وجود دارد و رنگ رخسار نشان میدهد که آب سدّکوثر یا مستقیما از همین لوله های اصلی آبآور سدّکوثر به اراضی پایاب در گیوی بالا و یا فاراب به لوله انتقال اردبیل وصل میشود و یا برای جلوگیری از تنشهای اجتماعی و برای اینکه از چشم مردم محل دور بماند، به دلیل دراختیار داشتن کنترل دریچه های سد، آب را ازمسیر رودخانه گیوی چای به طرف رودخانه قزل اوزن جاری میکنند و در نقطه پیرتقی روستای مشکول، آن را با پمپاژ به رگ لولههایی میزنند تا در افواه عمومی آن را به نام رودخانه سفیدرود و یا قزل اوزن و اخیرا شهریار جا میاندازند.
و حالیه که مناقصه انتخاب پیمانکار این پروژه در روزنامهها آگهی شده و اکنون پیمانکاران متقاضی آن پاکتهای شرکت در مناقصه را به مناقصه گذار تحویل داده اند. اکنون چشم امید مردمی که بیش از سه دهه منتظر رسیدن آب به مزارع خویش هستند، به جنابعالی است که نقشهی غارت آب سدّ کوثر را در نطفه خفه کنید و اجازه ندهید چراغ توسعه منطقه کوثر خاموش شود و این مَثَل را درگوش آقایان فرو کنید که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
کریدور منجیل، شاهرود، خلخال، کوثر و اردبیل
این کریدور یکی از طرق دوران شاه عباسی است که درگذشته براساس تجربه از مسیری گرمسیری ارتباط بین منجیل و طارم و خلخال تا آقاولر و آستارا را برقرار میکرده است.
این کریدور متاسفانه در زمان احداث جاده سرچم مورد توجه قرار نگرفت و اگر در آن ایام آقایان استاندار و نمایندگان وقت استان اردبیل با کمی دوراندیشی و درایت، زمان بیشتری برای شناخت دقیق و بررسی همه جانبه اقلیم و کریدورهای عبوری استان خود اختصاص میدادند، می توانستند به جای اصرار بر احداث جاده سرچم، استان اردبیل را از طریق گیوی، خلخال، کلور، درام، طارم و منجیل به اتوبان رشت_تهران متصل بکنند تا خلخال و گیوی از نظر ارتباطی قطع نخاع نشوند و اکنون مردم استان میتوانستند با عبور از کریدوری زیبا و مسیری ایمن و مطمئن و بدون رانش و گردنه برف گیر_ که هشتاد کیلومتر هم از جاده فعلی سرچم کوتاهتر است_ به تهران برسند و با کاهش مصرف سوخت در این مسیر، هزینه احداث چند جاده نیز تامین میشد.
من در آن ایام، فرماندار زادگاهم، خلخال بودم ولی هرچه فریاد زدم متاسفانه تلاشهایم ثمری نبخشید و کلام در دهانم یخ بست، و صاحب قدرتی در آن تامّل و تدبّر نکرد. حتی در انتخابات دور پنجم مجلس با پرونده سازی باند احمدی نژاد، مرا ردصلاحیت کردند تا صدای مردم جنوب استان برای احقاق حق خود به تریبون مجلس نرسد.
ولی من همانروز هم مثل امروز به اهمیت و اولویت کریدور خلخال، کلور، درام و منجیل باور و یقین قلبی داشتم و وقتی با کوته نگری آقایان و حتی لجبازی نماینده وقت خودمان برای عبور راه اصلی استان از خلخال و کوثر مواجه شدم با پشتیبانی قاطبه مردم کوشیدم که برای رفع انسداد و محرومیت موجود، نمایندهای انتخاب شود که در کنار مردم خود بایستد و از حقوق آنان دفاع کند و با حمایت بی نظیر مردم خلخال وکوثر، سرکار خانم مروتی به مجلس راه یافت و با پیگیری ایشان راه درام و کلور مطالعه شد و از تصویب وزارت راه گذشت و متعاقبا با مساعی آقای دکتر خالقی، منتخب بعدی مردم، از ردیف اعتبار ملی برخوردار گردید، ولی علیرغم آنکه تمام مسئولین و نمایندگان منطقه آن را از اول تا به امروز با قوّت پیگیری کردهاند، بعد از ربع قرن هنوز این 52 کیلومتر جاده فاصله بین درام و کلور بازگشایی نشده است و به ثمر نرسیدن این پیر پروژه که مردم را برای اولین بار از مسیری کوتاهتر و ایمنتر و بدون گردنه و رانش زمینی به مرکز کشور متصل میکند و هزینه حمل و نقل کالا را برای مصرف کننده و تولید کننده کاهش میدهد، به شدت مردم خلخال را آزرده خاطر و مکدّر کرده است به گونهای که جامعه آن را حاصل نگاه سرد و بی تفاوت مسئولان استان به سرنوشت خویش تلقی میکند.
حضرت آیت الله عاملی!
اکنون که بیش از 15 سال از آغاز بکار جاده سرچم گذشته است و اکثر مردم و حتی صداوسیما و نیز رئیس مجمع نمایندگان استان این جاده را قتلگاه میخوانند، و این بیانگر آن است که فریادهای سی سال پیش منتقدین مسیریابی جاده سرچم، صحیح و دلسوزانه بوده است. طی چند سال گذشته مقامات استانی و نمایندگان محترم بر دوبانده کردن این جاده با مساعی فراوان کوشیده اند، ولی دوبانده کردن جاده در تونلهای دوازده گانه موجود گردنه صعب العبور سرچم، در حد فاصل فیروزآباد و رشید آباد عملا ممکن نیست، لذا اجبارا دو واریانت برای حذف گردنه سرچم پیشنهاد و مطالعه شده است که هردو مسیر پیشنهادی بازهم از سوی وزارت راه به لحاظ شیبهای تند و کوهستانی بودن اقلیم و ارتفاع زیاد رد شده است، لذا برای رهایی از کاهش ترافیک و تصادفات موجود گردنه سرچم با فشار و اصرار نمایندگان، قرار است مسیر جدیدی مطالعه شود که در صورت تصویب و تامین اعتبار با مشخصات جاده اصلی قبل از شهر فیروزآباد از روستای ایلخچی و ینگجه قشلاق و شاه یوردی بورستان شهرستان کوثر تا گردنه اهلند میانه برود و با گذر از سرازیری گردنه اهلند با پلی بزرگ از روی دریاچه آب پشت سد شهریار میانه با عبور از کناره روستای مامان میانه به اراضی بخش کاغذکنان میانه برسد و بعد از شهر آقکند، مرکز بخش کاغذکنان، به جاده فعلی اردبیل سرچم بپیوندد که دو کیلومتر از مسیر فعلی نزدیکتر است، ولی این مسیر پیشنهادی باز هم سخت و دارای گردنه های متعدد برفگیر است و هزینه احداث آن با قیمت های امروز حداقل بر هفت هزار میلیارد تومان بالغ میشود و جز اتلاف بیت المال و تداوم قطع نخاع ارتباطی خلخال و گیوی ثمری ندارد.
اینک جاده سرچم واقعیت تلخی است که وجود دارد و نمی شود آن را انکار و یا تعطیل کرد، لذا برای جلوگیری از تصادفات و تلفات آن در گام اول باید از افزایش ترافیک در این جاده جلوگیری کرد و در گام دوم باید برای کاهش ترافیک، بخشی از ترافیک جاده سرچم را عاجلا به مسیری ایمن و مطمئن و نزدیکتر، منتقل کرد؛
در شرایطی که خزانه دولت امکان تامین چنین بودجههای سنگینی را اصلا ندارد، بهترین اقدام آن است که بخشی از ترافیک جاده سرچم که عمدتا هم از تهران به سمت استان وارد می شود از طریق اتوبان تهران_رشت و جاده منجیل_ خلخال_اردبیل به استان هدایت شود که 80 کیلومتر هم از مسیر سرچم کوتاهتر است و با کمتر از یک دهم بودجه احداث جاده جدید در زمان کوتاهی برای استان قابل حصول است و خلخال و کوثر را نیز بر خوان نعمت استان می نشاند و از قطع نخاع ارتباطی نجات میدهد.
حضرت آیت الله!
سوگمندانه مجبورم به صراحت بگویم که اعتماد سوزی سه دهه گذشته در خلخال و کوثر نتایج تلخی به بار آورده است و اصلا به مصلحت نیست که با این کوته نگریها دوباره تقویت شود، چرا که متاسفانه امروز باور اکثریت مردم این است که توسعه درخلخال و کوثر متوقف شده و به کما رفته است و جنوب استان با پیشینه قوی فرهنگی و نیروی انسانی توانمند و امکانات غنی بالقوهی منطقه ای، دچار پسرفت زیادی شده است و مردم این عقب ماندگی جامعه خود را که بر سفره و زندگیشان تاثیر منفی داشته است، از چشم مسئولان استان میبینند. آنها دلایلی دارند که بخشی از آن را که به نظرم میرسید، ایضاح نمودم و برای استحضار بیشتر چند نکته دیگر را نیز ذیلا اضافه میکنم.
سی سال پیش مردم روستای گزاز با اعتماد به حرف و سخن اینجانب زمینی را به وسعت 80 هکتاربرای ایجاد شهرک صنعتی به دولت واگذار کردند، به این امید که در این شهرک زمینههای اشتغال فرزندانشان فراهم شود. این قول محکمی بود که من به این مردم شریف دادم، ولی بعد از سی سال هنوز یک کارگاه دراین شهرک ایجاد نشده است و من در این رابطه به دلیل بدقولیهای به عمل آمده به شدت شرمنده هستم و با حق دانستن انتقادات و سرزنشهایی که از سوی این مردم شریف به من میشود عمیقا به آنها احترام میگذارم و مدیونم.
سی سال پیش بنای بزرگترین تفرجگاه شمال غرب کشور را در نقطه جنگلی بیلهدیر روستای اندبیل خلخال بنیان گذاشتم و راه و برق و برخی اقدامات اولیه آن انجام شد ولی از آن روز به بعد هیچ اقدامی برای طراحی و آماده سازی و تجهیز این سایت بی نظیر گردشکری نشده است.
در دوره قبلی مدیریت آقای مهندس حیدری در سازمان آب استان جاده ارتباطی گیوی_خلخال به دلیل قرار گرفتن در کاسه سد از سوی سازمان آب جابه جا شد، ولی جاده جایگزین از پرتترین و برفگیرترین و رانشی ترین قسمت زمین عبور داده شد. درآن ایام هیچ کسی اهمیتی به تجربهها و پیشنهادهای اهالی محل و کارشناسان که بنده هم احدی از آنان بودم و خواستار عبور دادن این جاده جایگزین از راه کاروانی پدر بابایی و از نقطه گرمسیری بودند، نداد که امروز به یک معضل جدی مردم و منطقه در عبور و مرور تبدیل شده است.
مردم هشتجین سالهای سال است که از داشتن آب شرب کافی و باکیفیت در رنج به سر میبرند و امروز به دلیل خشکسالی، عمده چشمههای تامین آب این شهر خشک شده است، مردمی که درکنار رودخانهای زندگی می کنند که بخش مهمی از آب کوه آق داغ از همین رودخانه می گذرد و به قزل اوزن می ریزد و سدّ شهید پستی که قرار است با ذخیره آب این رودخانه در آن به حل مشکل آب شرب مردم هشتجین بینجامد، هنوز لنگ اعتبار و اجراست.
کمربندی خلخال به عنوان بخشی از جاده میانه_ خلخال_فومن بعد از چهاردهه هنوز نیمه کاره و ناتمام است، پروژهای که قطعا گره گشای ترافیکی خواهد بود که عموم مردم شهر و مسافران عبوری را کلافه کرده است.
سازمان آب استان از رودخانه قزل اوزن 35 میلیون متر مکعب آب برای خود سهم قائل شده است و به این بهانه درهر نقطهای از اقلیم شهرستانهای خلخال و کوثر و با صدور مجوز برداشت آب برای صنعت و شرب و کشاورزی و اجرای سدهای معیشتی منطقه مخالفت میکنند. حتی باصدور مجوز تخصیص برای سد مجره که لازمه اجتناب ناپدیر تامین کمبود آب مشروب شهر خلخال است، مخالفت می کنند و حتی مجوز یک چاه 6 لیتری برای احداث یک کارگاه در شاهرود خلخال را نمیدهند. این روش اعمال مدیریت در مرعی و منظر عمومی جز حقکشی و قلدری و تضییع حقوق مردم معنی دیگری ندارد.
ولی با کمال مسرت باید عرص کنم که
مردمی که از هفتاد سال پیش تلخی ها و جانگدازی های کولاک جاده اسالم را چشیده و کشیده اند، اکنون به دلیل آغاز تونل برای حذف گردنه اسالم بسیار شادمان و خوشحال هستند و آن را عمیقا ارج میگذارند و قدر میدانند.
اینک جامعه نیازمند امید واقعی و نور گشاینده و باران رویاننده است. من به قلم کوشیدم ترجمان صدای مردمی باشم که با من درد دل و حتی گلایه و انتقاد می کنند و همیشه بر این باور بودهام که صدای مردم زمزمه دریاست و حاکمان باید صدای دریا را بشنوند.
دلیر آمدی سعدیا در سَخُن
چو تیغت به دست است فتحی بکن
بگو آنچه دانی که حق گفته به
نه رشوت ستانی و نه عشوه ده
حضرت آیت الله!
جنابعالی همیشه مورد احترام و اعتماد این مردم بودهاید، امیدوارم استمرار این اعتبار و اعتماد تداوم بخش خیرات و برکات بیشتر و مساعدت و یاریهای اثربخش جدیدی برای مردم بافرهنگ و بافضیلت جنوب استان باشد.
و درنهایت تمام خیر و برکات از حق است و ما دست اوییم و دست حق بودن را هم عنایت و لطف خاص الهی باید و شاید.
گر آن است، منشورِ احسان اوست
ور این است، توقیعِ فرمان اوست
ازدرگاه خداوند بزرگ برای حضرتعالی سلامتی و دوام توفیقات و خیر کثیر مسئلت دارم.
بااحترام
اروجعلی محمدی اول اسفند 1402
لینک کوتاه: khalkhalim.com/a7efb