خلخالیم، *محمد رحیمی / با وجود انتقادات زیاد از عملکرد دولت قبلی، یکی از اقدامات خوبی که در آن دوره انجام گرفت شکلگیری نشستهای تخصصی گفتگوی اجتماعی بود. نشستهایی که با دستور مستقیم وزیر کشور برای نخستین بار در وزارت کشور و به تبع آن در استانداریها جهت احیای مسأله گفتگو بین مردم محلی و مسئولين دستگاههای اجرایی عملياتی شد.
در واقع هدف از برگزاری این نشستهای تخصصی این بود که فضایی فراهم شود تا مردم، نهادهای مدنی، نخبگان، فعالان فکری، فعالان فرهنگی و همه کسانی که نسبت به زندگی اجتماعی خود احساس مسئولیت میکنند، فرصتی پیدا کنند تا سخن بگویند و در یک فضای گفتمانی دیدگاههای خود را طرح کنند.
گفتگوی اجتماعی راهبردی است که در آن مردم خودشان میگويند مسئله ما چیست؟ خودشان میگويند راه حل کدام است؟ و خودشان سرمایه ها و منابع لازم را برای حل مسائلشان فراهم کنند.
مدیریت نوین نیز بر این باور است که دیگر یک عده متولی مردم نیستند، مسئولین نباید مساله مردم را تشخیص دهند و بر مبنای آن برنامهریزی کنند، باید خود مردم (گروههاي اجتماعی، فعالان فکری و فعالان اجتماعی، تحصیلکردگان، روزنامهنگاران، مدیران) و کسانی که تواناییها و قابلیتهای لازم برای اینکه بتواند مشارکت فعالانه تری در سرنوشت جمعی داشته باشند بگویند راهکارها و راهبردها کدامند.
بر همین منوال شهرستان خلخال نیز در دوره فرمانداری فریدون بابایی جزء نخستین شهرستانهایی بود که نشستهای تخصصی گفتگوی اجتماعی را مورد توجه قرار داد و با برگزاری بیش از ۲۰ نشست تخصصی بحث و گفتگوی اجتماعی بین مردم و مسئولین منطقه، یک حرکت اجتماعی پسندیده را بنیان گذاشت و یکی از دلایل انتخاب فرمانداری شهرستان خلخال در آن دوره به عنوان فرمانداری نمونه برگزاری نشستهای تخصصی بحث و گفتگوی اجتماعی بود.
نشستهایی که در آن مردم از طیف های مختلف در کنار مدیران دستگاههای اجرایی مینشستند و در فضایی انتقادی با هم گفتگو میکردند و در نهایت به یک گفتمان مشترک میرسیدند. مدیرانی که در این نشستها از زبان نخبگان و صاحبنظران منطقه، ضعف ها و کاستیهای خود را میشنیدند و ذهنیت شان را نسبت به مقولات اساسی منطقه اصلاح میکردند.
با رفتن فریدون بابایی از فرمانداری شهرستان، نشستهای گفتگوی اجتماعی نیز به پایان رسید و این طرح برای همیشه بایکوت شد. در اینکه چرا این نشستها با وجود اینکه حائز کارکردهای اجتماعی بسیاری بود، ادامه نیافت یکی از دلایل این بود که این طرح در کنار موافقین، مخالفین بسیاری نیز داشت.
بسیاری از مدیران دستگاه های اجرایی منطقه، روحیه نقد پذیری و رو در رو قرار گرفتن و شنیدن صدای مخالفین و منتقدین خود را نداشتند و به نوعی این نشستها را استخوان در گلو میدیدند، بسیاری از شهروندان ما نیز که در فضای مجازی پرستیژ روشنفکری به خود میگیرند و از نبود فضای نقد گلهمند هستند، زمانیکه فضای گفتگو و نقد فراهم میشود، میدان را خالی میکنند و این به اعتقاد بنده یکی از نکات جامعهشناختی منطقه خلخال است.
باید قبول کرد مشکل ما بیشتر در سطح نخبگان و سرآمدان منطقه است تا سطح عامه. به تعبیر هابرماس روشنفکران جامعه هستند که افکار عامه را شکل و جهت میدهند، زمانیکه نتوانیم در سطح روشنفکری با هم گفتگو کنیم و به گفتمان مشترک نرسیم، نفاق جای وفاق را خواهد گرفت و اختلاف دیدگاهها ما از توسعه منطقه دور نگه خواهد داشت.
همچنان که در تاریخ منطقه خلخال نفاق یکی از موانع عمده تاخیر در فرآیند توسعه میباشد و به اندازه کافی از این مسأله متضرر شدهایم.
در منطقه ما هر چند افراد و گروههایی فعالیتهای اجتماعی ارزشمندی در راستای شکلگیری شهروندی انجام میدهند اما هنوز فاصله تا شكلگیری شهروندی بسیار است و صراحتا عرض میکنم هم در سطح عامه و هم در سطح خواص شهروندی به معنای واقعی کلمه شکل نگرفته است و هر کدام منافع شخصی و حزبی خود را دنبال میکنیم، هر چند در زمینه احزاب نیز تاب آوری گفتگو نداریم. مدیران دستگاههاي اجرایی ما نیز آستانه تحمل پایینی دارند، نگاه هاشان نسبت به توسعه کوتاه مدت است و در واقع ذهنیت توسعهای ندارند.
کوتاه سخن اینکه جهت تسهیل توسعه منطقه، نماینده مردم منطقه در مجلس شورای اسلامی و فرماندار محترم بهعنوان نماینده دولت، باید تریبون های عمومی فراهم کنند، تا امکان بحث و گفتگو و نقد رویهها برای تک تک شهروندان فراهم شود.
باید اجازه دهیم دیدگاههای مختلف حضور و فعالیت داشته باشند و در گفتگوها و نقدها چارچوب های اخلاقی هم رعایت شود. باید آماده شنیدن نقد منصفانه از فعالان اجتماعی، سیاسی و مدنی باشیم و اعتقاد داریم نقد منصفانه در بهبود شرایط و رفع مشکلات منطقه نقش سازندهای دارد.
* دکترای جامعه شناسی و دبیر سابق نشستهای تخصصی گفتگوهای اجتماعی شهرستان خلخال
لینک کوتاه: khalkhalim.com/bc050